Mother: A Variation

 

 

Mother

………………..Where in the world did you spit me

That I still want your embrace

Like a half-finished dream?

 

This blood running through the gaps of time

Is my blood.

This blood,

Which drips up, from my feet

Twists around my body,

Wraps around my neck

And presses me to your chest.

 

The man who comes from your dreams

Is conceived in me;

Neither the long hair,

Nor the awaiting chests,

Not the look that cracks

Under eyes or feet,

Nor the lips that bite,

Not the soft voice that scratches

 

Can change me.

 

All of my femininity is in this heavy womb.

 

With the pain that grows inside me

My nightmares run out of my dreams

And have crowded my room.

No one stands within my pupils

No one climbs upon my eyelashes

To see a piece of stone.

I am pregnant with dolls

Who one day

Will scale the walls of my rooms

And allow your shadow to silently escape

Through my tears.

 

Pour the wine

Into my empty eye.

 

Oh… how the world turns slowly;

How slowly it twists,

How slowly it falls apart

You! Who haven’t created me

 

Or the sea

Or the mother

Give my name to me.

My heart still beats

Among your eyelashes

 

 

 

Aida Amidi / 2002

Adapted by David Erdos, 2017

 

 

مادر

مرا به کجای جهان تف کرده ای

که آغوش تو را

مثل یک خواب نیمه تمام هنوز می خواهم

 

این خون که از میان شکاف های زمان جاریست خون من است

این که از پاهایم بالا می چکد

به تنم می پیچد

به گردنم می افتد

می چسباندم به سینه ی تو

در من نطفه بسته مردی که از خواب های تو می آمد

 

نه موی بلند

نه سینه های منتظر

نه نگاهی که ترک می خورد زیر پای چشم ها

نه لبی که می گزد

نه صدای نرمی که می خراشد

زنانگیم تنها همین رحم سنگین است

با دردی که در من به بلوغ می رسد

کابوس هایم از میان خواب هایم بیرون می دوند

و اتاقم را شلوغ می کنند

کسی میان مردمک هایم نمی ایستد

کسی برای دیدن یک تکه سنگ

از مژه های من بالا نمی رود

من آبستن عروسک هایی شده ام

که روزی دیوارهای اتاقم را پر می کنند

و سایه ات بی صدا

از میان اشک هایم فرار می کند

شراب را به چشم خالی من بریز

دنیا چه آهسته می چرخد

چه آهسته می پیچد

چه آهسته میپاشد

ای که نیافریده ای مرا

دریا را

مادر را

نام مرا به من بده

قلبم هنوز بین مژه های تو می تپد

 

آیدا عمیدی / اردیبهشت 81

 

 

 

 

 

This entry was posted on in homepage and tagged , , . Bookmark the permalink.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.